با
توجه به ارزش و قداست خانواده در مییابیم که: خانه، اولین مدرسۀ تربیت
اخلاقی و دینی است و کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایههای
اخلاقی خود را پیریزی میکند. در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را
فراگرفته و زیربنای اخلاقی او شکل میگیرد. کودک مثال نهال تازهای است که
هر طور او را پرورش دهیم، رشد میکند و نیز آنچه را که بطور منظم در
محیط خانه میبیند، نسبت به آن انس پیدا میکند. مشاهده آداب دینی و عبادات
مذهبی بویژه نماز که در شبانهروز بطور منظم از طرف بزرگترها در محیط
خانه رخ میدهد، در ذهن و روان کودک نقش میبندد.
با
توجه به حس تقلیــد کودک، مشاهده میشود که او با شروع سال دوم زندگی، از
حرکــات والدین تقلیــد میکند. اگر انجـام این حرکات با نوازش و تشویق
والدین همراه باشد، بر رغبت کودکان میافزاید. وقتی مادر چادر نماز بر سر
میگذارد و به نماز میایستد، دختر۴ ساله دوان دوان به سراغ چادر یا
روســـری خود رفته و آن را بر سر میکشد و مانند مادرش به رکوع و سجود
میرود.
اگر
مادر پس از اتمام نماز یک شکلات یا هدیه به کودک دهد، سبب تقویت روحیه
نماز خواندن در کودک میشود. وقتی کودک بزرگتر میشود، از رفتن به کلاسهای
مذهبیای که بصورت قصه و زبان ساده دین
را توضیح دهد، استقبال میکند. بنابراین به والدین توصیه میشود زندگی
انبیاء و داستانهایی در مورد نماز را برای کودک خود بازگو کنند.
وقتی
کودک خردسال بر اساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و
سجود میرود و حرکات و افعال یک نمازگزار را انجام میدهــد و بر اثر
تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند میشود، میتوان اقامه
نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشـید. والدینی که اهل عبادت و نمـاز
هسـتند، مواقعی که اقوام دور هم جمع میشوند، نماز را به جماعت در خانه
برگزار نمایند و با خوش رویی، فرزندان خود را به نماز دعوت کنند. به
تـــدریج این فـرضیه را میتوان از منـــزل به مسجد محل کشانید و بدین
ترتـیب است که خانواده به نحو احسن میتواند فرزند خود را در گرایش به نماز
یاری و کمک نماید.